عذر بدتر از گناه انگليس

نظاميان انگلیس نفتکش گريس 1 را که حامل دو ميليون بشکه نفت ايران بود چهارم ژوئیه با اين ادعا که اين نفتکش راهي سوريه بوده و تحریم های اتحادیه اروپا علیه دمشق  را نقض کرده است در تنگه جبل الطارق توقيف کردند.
حالا پس از ده روز از گذشت اين اقدام، جرمي هانت وزير امور خارجه انگليس در گفتگوي تلفني با محمد جواد ظريف وزير امور خارجه ايران گفته است کشورش آزادی نفتکش را تسهیل خواهد کرد البته اگر ما تضمین بگیریم که به سوریه نمی رود.
در باره اقدام انگليس در توقيف نفتکش ايراني و شرط جرمي هانت براي آزادسازي آن به چند نکته مي توان اشاره کرد که بر غير قانوني بودن اين اقدام و اجبار لندن به پرداخت خسارت به تهران وعذر خواهي از ايران تصريح مي کند:
نخست اينکه اين کشتي راهي سوريه نبوده ومختصات جغرافيايي عبور اين نفتکش از تنگ جبل الطارق نيز اين ادعاي تهران را به اثبات مي رساند.
دوم اينکه به فرض اينکه اگر اين کشتي راهي سوريه هم بوده باشد تحريم هاي اتحاديه اروپا جهان شمول نبوده و به فرض نقض تحريم، اين اتحاديه مي تواند به ناقض تحريم ها از نظر سياسي فشار وارد نمايد يا اينکه از روابط اقتصادي خود بکاهد نه اينکه دست به دزدي دريايي بزند.
دراين ارتباط تصور کنيد که هر گروه از کشورها يا اتحاديه ها و سازمانها يا مجموعه دولت ها بخواهند به لحاظ سياسي يا غرض ورزي و دشمني با يک کشور ديگر، کشور هدف را تحريم نمايند و بعد اقدامي مانند دولت انگليس نمايند چه اتفاقي رخ خوهد داد؟ آيا مرسوم شدن چنين رويه اي به ايجاد ناامني در خطوط دريايي منجر نخواهد شد؟
براي جلوگيري از چنين رويه اي است که تنها تحريم هاي شوراي امنيت سازمان ملل و قطعنامه هاي اين شورا آن هم اگر تحت فصل هفتم منشور ملل متحد باشد جنبه قانوني داشته ولازم الاجرا براي ديگر کشورهاست  و تحريم هاي ديگر کشورها عليه يکديگر فقط براي خود آن کشورها لازم الاجراست.
سوم اينکه انگليس در حال حاضر به دنبال خروج از اتحاديه اروپا و روند برگزيت در حال اجراست بنا بر اين چگونه کشوري که ديگر خود را به اين اتحاديه متعهد نمي داند دست به چنين اقدامي مي زند.
چهارم به فرض اينکه اين نفتکش راهي سوريه بوده، سوال اينجاست کمک به مردم و ثبات سوريه يا محروم کردن آنان از نفت و مايحتاج اوليه و ايجاد بي ثباتي ناشي از بحران سوخت در اين کشور به نفع اتحاديه اروپاست؟ آيا اروپا موج آوارگان سوري ناشي از بي ثباتي در اين کشور در سال هاي 2011 تا 2015 را فراموش کرده است؟
پنجم اينکه آيا طرفداران برگزيت در انگليس با توقيف نفتکش ايراني قصد نداشتنه اند به ثبات اتحاديه اروپا صدمه بزنند؟
ششم در حاليک  اتحاديه اروپا مدعي حفظ برجام و دراين مسير درصدد راضي کردن تهران به نکاستن از تعهدات برجامي خود در برابر تحريمها ونقض برجام ازسوي امريکاست آيا اين اقدام بر خلاف مصالح اين اتحاديه نيست؟
البته بر اساس گزارش خبرگزاری فرانسه هانت همچنین  در گفتگو با ظريف مسئله نازنین زاغری مجرم  امنيتي و جاسوس کشورهاي بيگانه را مطرح کرده است که به نظر مي رسد طرح چنين مسئله اي با ظريف بي ارتباط با راهزني دريايي انگليس وباج خواهي احتمالي براي آزادي اين مجرم در برابر آزادسازي نفتکش ايران نيست.
در چنين صورتي به نکته هفتم بايد اشاره کرد که اگر اين کشتي ايراني با هدف آزاد کردن يک جاسوس و مجرم امنيتي در ايران صورت گرفته باشد باز هم اقدام انگليس يک راهزني دريايي است. چرا که رسيدگي به وضعيت زاغري مربوط به قوه قضايه است و اين قوه استقلال عمل دارد و اگر انگليس شبهه اي به اين پرونده دارد بايد بر اساس رويه قضايي پيگير اين ماجرا باشند نه دزدي دريايي !
در چنين شرايطي به نظر مي رسد دولت انگليس بايد هر چه سريعتر نفتکش گريس 1 را آزاد نمايد و به ايران خسارت پرداخت نمايد نه اينکه عذر بدتر از گناه بياورد.

 

--------------------------------------------------

رضا محمدمراد