پخش زنده
امروز: -
عباسعلی عظیمی کارشناس حقوق بینالملل با بیان اینکه اقدام رژیم صهیونیستی در ترور اسماعیل هنیه در قلمرو جمهوری اسلامی ایران انجام شده است که این اقدام نقض قوانین بین المللی است گفت: کشورمان این حق را دارد با تمام قدرت با رژیم صهیونیستی برخورد نظامی کند و این در مقام دفاع مشروع است.
گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ آقای هیبت الله نژندی منش کارشناس حقوق بین الملل ، خانم الهام امین زاده کارشناس حقوق بین الملل (حضوری در استودیو) و عباسعلی عظیمی کارشناس حقوق بین الملل (ارتباط تلفنی) جمعه ۱۲ مردادماه ۱۴۰۳ در برنامه گفتگوی ویژه خبری به موضوع ابعاد حقوقی ترور شهید اسماعیل هنیه پرداختند .
سوال: خانم دکتر ماهیت حقوقی ترور آقای هنیه را شما چطور میبینید؟ در نظام بینالملل از چه منظری میشود به این ماجرا نگاه کرد؟
امینزاده: اگر در ابتدا بخواهیم شخصیت ایشان را بررسی کنیم که آیا واقعاً یک شخصیت نظامی بودند، یک شخصیت سیاسی بودند و این ترور علیه چه کسی اتفاق افتاد، آقای اسماعیل هنیه یک فردی بودند که در اردوگاههای غزه در زمانی که تحت کنترل مصر بود متولد شدند، در دانشگاه اسلامی غزه تحصیلاتشان را در رشته ادبیات عرب به اتمام رساندند، زمانی که انتفاضه اول انجام شد و حماس متولد شد به عنوان یک چهره سیاسی فعالیتشان را شروع کردند، اما در سال ۲۰۰۶ بعد از این که انتخابات مجلس فلسطین بیشترین رای را حزب حماس میآورد این انتخاب را برای نخست وزیری این فرصت را داشت که حزب حماس آقای اسماعیل هنیه را به عنوان نخست وزیر فلسطین انتخاب کند؛ بنابراین مسبوق به یک انتخابات مردمی بودند ایشان و مورد اقبال مردم. این انتخاب که انجام شد میبینیم یک حزب مشروع سیاسی است، ایشان یک فرد سیاسی هستند، فرد نظامی نیستند که بخواهد حمله نظامی علیه ایشان انجام بشود.
سوال: یعنی از نظر حقوق بینالملل متفاوت است که شخص نظامی باشد یا غیرنظامی باشد و اگر حمله تروریستی علیه او اتفاق افتاد تبعاتش متفاوت است؟
امینزاده: تبعاتش میتواند متفاوت باشد ولی کلاً ترور در یک شرایط و علیه یک فرد خاص همه اینها عنوانهایش تعیین کننده است. فرض کنید قطعاً ایشان یک فرد سیاسی بودند، در یک رویداد تشریفاتی و ملی در کشور دیگری شرکت کردند و این ترور علیه ایشان انجام شده است. زمان دیگری هم است که من باید آن را بگویم، در زمان مذاکره با مسئولین و افراد اسرائیلی یعنی برای آتش بس و تبادل گروگانها این مذاکره در حال انجام بوده است، در حقوق بینالملل وقتی که روشهای مسالمت آمیز حل اختلافات بین المللی مثل مذاکره، مثل میانجیگری، مثل حل اختلافات حقوقی و قضایی انجام میشود طرفین، حملات نظامی را متوقف میکنند. یادآوری کنم زمانی که دهه ۸۰ میلادی بود و پرونده گروگانهای سفارت آمریکا در دیوان بین الملل دادگستری مطرح بود باید طرفین صبر میکردند ایران و آمریکا تا این پرونده به نتیجه برسد و گروگانها تبادل پیدا میکردند ولی در حین رسیدگی قضایی حمله آمریکاییها به صحرای طبس انجام میشود و منتظر نمیشوند که دیوان بینالملل دادگستری تصمیم خودش را مبنی بر حل و فصل اختلاف بگیرد و این گویا عادت این گروه از کشورها و باندهای تروریستی است که در حین مذاکرات بینالمللی یا حل و فصل اختلافات حقوقی تجاوزاتشان را انجام میدهند، ترور میکنند یا اگر اینها در طبس زمین گیر نشده بودند واقعاً نمیدانیم در ایران چه اتفاقی میافتاد و این هشدارهایی برای ما است که ببینیم داریم با چه کسانی مذاکره میکنیم، برای چه مذاکره میکنیم و آیا اصلاً الان به صلاح است؟ فرض کنید عدهای معتقد هستند دو دولت، عدهای معتقد به یک دولت هستند آیا اگر دو دولت هم انجام بشود باز هم اسرائیل پایبند است؟ ما میبینیم نه در نظامی زندگی میکنیم در نظام بینالملل نه مسئولیت پذیری برای بعضی از کشورها وجود دارد و نه نظارتی بر آنها وجود دارد، بنابراین دولتهای قربانی جایگاهی پیدا میکنند که برای دفاع از خودشان باید حق دفاع مشروع را انجام بدهند.
سوال: پس شما معتقد هستید بر اساس آن چه در نظام بین الملل تعریف میشود آقای اسماعیل هنیه یک شخصیت سیاسی است که از طرف یک گروه سیاسی به رسمیت شناخته شده فعالیت میکرده و از این نظر این اقدامی که اتفاق افتاده کاملاً حق را به طرف مقابل این عملیات میدهد که بخواهد اقدام متقابل انجام بدهد مستند به ماده ۵۱ منشور سازمان ملل.
امینزاده: بله مستند به ماده ۵۱ منشور و بر اساس کنوانسیون ۱۹۷۳ مبنی بر حمایت از افراد دیپلماتیک که در ماموریتهایی شرکت میکنند باید هرگونه حمله علیه اینها مجازات شود.
سوال: آقای دکتر نظر شما چیست؟ آیا اختلافی از نظر حقوقی با آنچه خانم دکتر فرمودند دارید یا خیر؟
نژندی منش: وقتی به موضوعات از زاویه حقوقی نگاه میشود میشود رویکردهای متفاوت وجود داشته باشد، طبیعتاً مرحوم هنیه را نمیشود یک فرد نظامی و کسی که به طور مستقیم مشارکت مستقیم در مخاصمات داشته توصیف کرد، بنابراین به عنوان یک فرد غیرنظامی توصیف میشود یا یک چهره سیاسی است.
سوال: اگر نظامی بود به چه شکلی میشد؟
نژندی منش: اگر نظامی باشد آن هم در صحنه نبرد موضوع فرق میکند.
سوال: چون ممکن است همین الان خیلیها با اتفاقی که برای شهید حاج قاسم سلیمانی اتفاق افتاد، چون یک ایشان فرمانده نظامی بود هرچند که در برخی از موارد کار دیپلماتیک هم ممکن بود در مذاکرات انجام بدهند ولی به هر حال شخصیت ایشان یک شخصیت نظامی، یک فرمانده نظامی بودند ممکن است این را در ذهن بیاورند که پس آنجا ممکن است موضوع متفاوت باشد ولی حتماً باید در صحنه نبرد باشد.
نژندی منش: بله باید در صحنه نبرد باشد اگر کسی از صحنه نبرد خارج شده باشد یا حتی در صحنه نبرد باشد ولی سلاحش را زمین گذاشته باشد یا مجروح شده باشد و دیگر توانایی جنگیدن نداشته باشد طبیعتاً هرگونه اقدام علیه وی میتواند جنایت جنگی تلقی بشود.
موضوع دیگر این است که ترور ایشان که خارج از صحنه نبرد و یک فرد غیرنظامی است به طور کاملاً بارز و آشکار نقض حقوق بین الملل بشر یعنی نقض حق حیات ایشان است، در واقع حق حیات که برای افراد به طور ذاتی شناخته شده جز با مجوز قانون نمیشود آن را سلب کرد و هیچ مجوز قانونی برای این اقدام رژیم صهیونیستی وجود ندارد و این که در قلمرو یک کشور ثالث انجام شده است نقض تمامیت سرزمینی جمهوری اسلامی ایران است. ما اینجا باید دو فرض را از هم تفکیک کنیم، چون ما اطلاعات دقیقی نداریم که واقعا این اقدام به چه شکلی صورت گرفته، اما میآییم فرضها را بررسی میکنیم که اگر از طریق حمله هوایی و با مشارکت مستقیم رژیم صهیونیستی بوده، طبیعتاً نقض تمامیت سرزمینی و حاکمیت جمهوری اسلامی ایران هم است، اما اگر نه به طور غیر مستقیم از طرف گروهها یا افرادی که تحت هدایت و کنترل رژیم صهیونیستی هستند این شاید یک مقداری آن آستانه شدت را پایین بیاورد یعنی نمیشود گفت مثلاً یک اقدامی که میتواند حمله مسلحانه تلقی بشود لذا ما فعلاً بر مبنای فرضیات این دو فرضیه را بحث میکنیم.
سوال: پس برای همین است، چون اگر شما هم رصد کرده باشید فکر میکنم دیروز بود نیویورک تایمز شایعهای را مطرح کرده بود که بمب گذاری بوده است، پس تبعات این خبررسانی این است که میخواهند شدت پاسخ متقابل را به لحاظ رسانهای فشار بیاورند که کاهش پیدا کند.
نژندی منش: دقیقاً یعنی اگر فرضیه دوم باشد که مثلاً فرض بر این باشد که گروه تروریستی یا افرادی آمدند بمب گذاری در داخل انجام داده باشند این یک اقدام تروریستی میشود که حالا در شدیدترین وجه آن همانطور که خانم دکتر فرمودند میشود برویم ذیل کنوانسیون ۱۹۷۳ نیویورک و بگوییم این اقدام با حمایت و هدایت یک دولت خارجی علیه مقامی که به عنوان مذاکره کننده بوده حالا اینجا البته باز جای بحث دارد که آیا به عنوان مذاکره کننده در تهران تشریف داشتند یا نه برای موضوع دیگری.
سوال: چون مهمان تحلیف رسمی رئیس جمهور بودند.
نژندی منش: بله طبیعتاً یک مقدار باید روی اینها تامل داشته باشیم و نکته دیگر اینکه نقض صلح و امنیت بینالمللی و همین طور نقض اصل عدم مداخله در امور داخلی و خارجی کشورها یعنی رژیم صهیونیستی با این اقدام میخواهد به جمهوری اسلامی ایران فشار بیاورد که در سیاست خارجی خودش آن گونه که اسرائیل و آمریکا میخواهند رفتار کند؛ بنابراین اگر نگاه کنیم این اقدام از چند جهت حقوق بینالملل را مورد حمله قرار داده است و خصوصاً منشور سازمان ملل متحد چه در واقع خود ماده ۱، چه در ماده ۲ به ویژه بند ۴، بند ۷ آن همه اینها آن بحث صلح و امنیت بینالمللی و منطقهای را زیر سوال میبرد و نشان میدهد که آمریکاییها و اسرائیلیها و حتی اروپاییها با آن راه حل دو دولت هم که میگویند در عمل موافق نیستند یعنی فقط میخواهند یک دولت وجود داشته باشد.
سوال: خانم دکتر ماده ۵۱ منشور سازمان ملل متحد که بحث مشروعیت دفاع را مطرح میکند ممکن است یک مقدار تشریح بفرمایید که ما مستند به این ماده چگونه میتوانیم اقدام انجام بدهیم و این چه حقی را برای کشورها قائل میشود؟
امینزاده: ماده ۵۱ منشور زمانی که حمله مستقیم نظامی علیه کشوری اتفاق میافتد به کشورها اجازه میدهد تا زمانی که شورای امنیت سازمان ملل مکانیزم حمله اش و بازدارندگی اش فعال نشده، از خودش دفاع کند، اما اگر سازمان ملل آمد و به نیابت از کشور قربانی کشور متجاوز را تنبیه کرد یا بازدارندگی کرد آن موقع کشوری که قربانی است حق دفاع از خودش را ندارد. ما میبینیم که در طول ۸ سال جنگ عراق علیه ایران و در این شرایطی که در حمله به سردار ما در کشور دیگر در منطقه دیپلماتیک ما در سوریه اتفاقاتی که میافتد هیچ واکنشی از سازمان ملل دیده نمیشود. من میخواهم مقایسه کنم با اقداماتی که سازمان ملل در زمان ترور رفیق حریری در لبنان انجام داد و راسا شورای امنیت دادگاهی را تاسیس کرد برای یافتن و مجازات عامل ترور آقای رفیق حریری یا زمانی که هواپیمای لاکربی هواپیمایی بود که بر فراز لاکربی انگلستان منفجر میشود و احساس کردند که ممکن است دو فرد مظنون لیبیایی باشد بلافاصله سازمان ملل دادگاه تشکیل میشود و آخر سر هم معلوم نمیشود که این دو نفر لیبیایی واقعاً بمب گذار بودند یا نه، یعنی ببینید این قدر سرعت در عمل است که هیچ نیازی نبوده کشورهایی که هستند خودشان دفاع کنند ولی چطور است که چنین دادگاههایی در زمان ترور سردار سلیمانی یا آقای اسماعیل هنیه هیچ تشکیل نمیشود حتی یک بیانیه محکومیت هم صادر نمیشود، وقتی که این قدر دنیا، متولی دفاع از قربانیان خودش را از دست داده راه چارهای نمیماند همانطور که در قرنهای قبل میگفتند خودیاری، اگر کسی به داد خودش نرسد کسی به داد او نمیرسد لذا الان ما باید به این فکر کنیم آیا میخواهیم حمله کنیم، آیا میخواهیم نگاه باز دارندگی داشته باشیم، اینها را باید فکر کنیم سازمان ملل کاری برای کشور ما و کاری برای اقدامات تروریستی در کشور ما علیه مهمان ما انجام نداده و این حق دفاع مشروع برای ما محفوظ است.
سوال: و این که به درخواست ایران جلسه اضطراری شورای امنیت تشکیل شد و بسیاری از کشورها محکوم کردند، کشورهایی هم که همیشه حامی دائمی رژیم صهیونیستی بودند محکوم نکردند. آیا آن به لحاظ حقوق بینالملل میتواند برای رژیم صهیونیستی تبعاتی داشته باشد، کمک کننده باشد یا نه صرفاً تشریفاتی است؟
امینزاده: محکوم کردن به صورت توصیه و اعلام است بر اساس فصل ۷ منشور سازمان ملل ماده ۳۹، ۴۰، ۴۱ و ۴۲ شورای امنیت میتواند بعد از اینکه تشخیص بدهد اقدام تجاوزکارانه یا تروریستی یعنی هر اقدامی که صلح و امنیت بینالمللی را به خطر انداخته وارد ماده ۴۱ بشود. الان اگر شما ببینید یعنی سازمان ملل میتواند، چون فرایندهای اقتصادی و تکنولوژی است که این ترورها را رقم زده است اگر حمایتهای دیپلماتیک اقتصادی و تکنولوژی نباشد چطور میتوانند این طور گسترده عمل کنند، بلافاصله آقای نتانیاهو از آمریکا برمیگردد و چندین ترور حساس در منطقه انجام میشود اگر سازمان ملل بیاید تحریم را انجام بدهد ابزار اقتصادی را گرفته، اگر در حوزههای دیپلماتیک وارد بشود حمایتهای دیپلماتیک را از رژیم صهیونیستی گرفته است ولی هیچ کدام از اینها اتفاق نمیافتد ولی شما میبینید در یک نگاه استاندارد دوگانه بارها و بارها این تحریمها از طرف سازمان ملل علیه ایران شکل میگیرد ولی الان ۱۰ ماه است که جامعه بینالمللی شاهد این است که نه تنها اقدامی علیه رژیم صهیونیستی در کشتار زنان و کودکان غیرنظامیان که به قول رهبر معظم انقلاب خیلی زیبا فرمودند اصل تفکیک در حقوق بینالملل که چرا افرادی کشته میشوند که حتی یک تیر هم شلیک نکردند، وقتی این اتفاقها میافتد و این قدر استانداردها دوگانه است به نظر من باید کشورهای منطقه، کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی، نهضت عدم تعهد اینها بیایند و فکری به حال خودشان بکنند فعلاً سازمان جهانی دچار ترک فعل شده است ترک فعل خودش یک نوع تخلف است ما میگوییم یا فعل یا ترک فعل متخلفانه سکوت در زمانی که جمعیتهای بشری و نسل کشی دارد انجام میشود یک ترک فعل است، بنابراین الان سازمانهای منطقهای باید فعال شوند از مواد ۵۲ و ۵۳ منشور استفاده بشود.
سوال: آقای دکتر به فرض ما به لحاظ ابعاد حقوق بین الملل اثبات کنیم که یک شخصیتی شخصیت دیپلماتیک و سیاسی بوده، برای دعوت رسمی به کشوری سفر کرده آنجا مذاکره انجام داده، مهمان رسمی بوده یا هر چیز دیگر، در یک عملیات تروریستی به شهادت میرسد فرض بر این که همه اینها ثابت شد، در نظام حقوق بینالملل که به قول خانم دکتر در دوگانه عمل میکند اصلاً اثبات این چه فایدهای میتواند داشته باشد وقتی بنا است با یک رژیمی که عملا دارد کودک کشی میکند یا عملیات نسل کشی را مرتکب میشود جنایت جنگی مرتکب میشود، آن برخوردی که باید بشود نمیشود، چه امیدی میشود به این نظام حقوق بین الملل داشت که بیایم اینها را ثابت کنیم و بعد پس از اثبات اینها درصدد این باشیم که در مراجع بین المللی بخواهیم پیگیر باشیم؟
نژندی منش: وقتی ما روی کاغذ نگاه میکنیم به نظرم برای خیلی از این سوالها هم حتی اگر اثبات شده باشد واقعاً پاسخ حقوقی درستی نداریم، فرض کنید آمدیم اثبات کردیم که این اقدام تروریستی توسط گروهی که وابسته یا تحت کنترل و هدایت رژیم صهیونیستی هستند انجام شده است حتی اثبات کردیم که پشت این خود رژیم است یا نه حتی فراتر از آن اثبات شد که این از طریق یک اقدام طی یک حمله مسلحانه در قلمرو خاک ما علیه تبعه، یک شخص ثالث انجام شده است میخواهیم چه کار کنیم؟ میاییم گزینهها را بررسی میکنیم اگر بخواهیم به شورای امنیت مراجعه کنیم شورای امنیت طبق فرموده شما تشکیل جلسه داد، اما ایالات متحده آمریکا، انگلستان، فرانسه چه موضعی نشان دادند.
سوال: اصلاً ترکیب آن شورا یک ترکیب ناعادلانه بود.
نژندی منش: دقیقاً ترکیب ناعادلانه و غیر دموکراتیک و ظالمانه است، پس در این جا در واقع شورای امنیت عملاً هیچ کاری نمیتواند برای شما انجام بدهد، اما بیایید این را برعکس کنید فرض کنید همین الان هنوز ما هیچ اقدامی انجام ندادیم دارند خط و نشان میکشند که خویشتندار باشید خوب چرا این را به رژیم صهیونیستی نمیگویند، چرا این هشدارهایی که داده میشود راجع به رژیم صهیونیستی نیست؟ مثلاً بیاییم بگوییم در مراجع قضایی بین المللی مثلاً دیوان بین المللی دادگستری برای این اگر بگوییم حالا جدا از بحث اینکه ما این رژیم را به رسمیت نمیشناسیم و طرح دعوا علیه رژیمی که به رسمیت نمیشناسیم از نظر حقوقی خودش باز مسئله دیگری است ولی با فرض همه اینها شما باید یک مبنای صلاحیتی پیدا کنید که خوانده شما پذیرفته که دیوان بین المللی دادگستری به این رسیدگی کند که ما همچین موردی هم نداریم یعنی عملاً شما با یک نظام ناکارآمد حقوق بینالمللی به تعبیر فارسی زبان بخواهیم بگوییم از یک امامزادهای نتظار شفا دارید که هیچ کاری از او بر نمیآید؛ لذا اگر کشوری بخواهد امنیت خودش، بقا خودش را، تمامیت ارضی خودش را واگذار کند به این سازمانهای بینالمللی به نظرم قافیه را باخته است ضمن این که ما همچنان باید پایبند باشیم و رفتار خودمان را هم مستند کنیم ما نمیخواهیم بگوییم، چون دیگران نقض میکنند پس ما هم نقض کنیم نه، ضمن این که محترم میشماریم مفاد منشور تعهدات بین المللی را، اما حداقل ظرفیتهایی که وجود دارد دنبال میکنیم مثلاً چیزی که من به ذهنم میرسد و طبق عرایضی که ابتدا خدمت شما داشتم اگر آن دو فرض را در نظر بگیریم اگر حمله مسلحانه باشد یعنی استفاده از زور نظامی علیه رژیم اسرائیل در قلمرو ما خوب حق دفاع مشروع است و این برمیگردد به توان نظامی ما و آن چیزی که بخواهیم انجام بدهیم.
سوال: این جا کف و سقفی برایش مطرح نیست؟ یعنی شما در دفاع مشروع میتوانید اقدام متقابل انجام بدهید در چه سطحی؟
نژندی منش: نه شرایطی دارد در دفاع مشروع تعریفی دارد و شرایطی دارد. اولاً بحث فوریت است، بحث ضرورت و تناسب است و برای دفع خطر یعنی تا زمانی که شما آن خطر یا تهدید را دفع کردید باید متوقف کنید اگر فراتر از آن بخواهید ادامه بدهید خودش نقض است. این جا یک عمل متخلفانه است، اما در فرض دوم که اگر فرض کنید این از طریق یک اقدام تروریستی باشد و نشود این را به آستانه یک حمله مسلحانه رساند من به نظرم اینجا البته این تفسیر خودم است شاید خیلی از اساتید و حقوقدانها با تفسیر من موافق نباشند، اما میخواهم بگویم ما بیاییم در یک کانتکست کلی نگاه کنیم، جمهوری اسلامی ایران با انباشتی از اقدامات تروریستی یا اقدامات تروریستی تحت حمایت یک رژیم و خرابکاریهایی که در اشکال مختلف یعنی چه علیه زیرساختهای ما، چه علیه اماکن و چه علیه اشخاص ما صورت گرفته که اگر ما اینها را در یک کلیت نگاه کنیم به نظرم این حق را برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد میکند که برای متوقف کردن این سلسله اقدامات باید یک واکنش متناسب و در عین حال با رعایت آن الزامات استفاده از زور نظامی انجام بدهد، اگر نه بخواهیم تفسیرهای خیلی سنتی داشته باشیم خوب این یک اقدام تروریستی است و به آن آستانه حمله مسلحانه نمیرسد پس نباید کاری انجام بدهیم و این یعنی این که ما هر روز باید منتظر اقدامات تلختری باشیم؛ بنابراین ضمن این که آن رهنمودهای حقوقی و یا آن استانداردهای حقوقی را در نظر میگیریم باید یک پاسخ قطعی و باز هم در چارچوب حقوق بینالملل، ما نمیخواهیم بگوییم حقوق بین الملل بد است، حقوق بین الملل لازم است، اما حقوق بین الملل به شکل موجود نمیتواند حتی از خودش دفاع کند تا چه برسد به این که بخواهد از امنیت کشورها دفاع کند.
سوال: اصرار شما برای پایبندی چیست؟
نژندی منش: اصرار ما برای این است که ما در واقع نمیخواهم خودمان را کشوری نشان دهیم که به هیچ قاعده و قانونی و هر چه امضا کردیم پایبند نیستیم.
سوال: ولی رژیم مقابل شما این را عملا نشان میدهد و از حمایت هم برخوردار است.
نژندی منش: آن رژیم، رژیمی است که تحمیل شده است ولی ما کشوری هستیم که دارای سابقه تمدنی و تاریخی هستیم، ما مجهول نیستیم، کشوری که، کشوری هم نمیشود گفت، موجودیتی که با یک اعلامیه و به صورت متقلبانه شکل میگیرد و با زور تحمیل میشود و با زور ادامه پیدا میکند و نظریه مشورتی دیوان بین المللی دادگستری که سیزده روز پیش صادر شد راجع به استمرار اشغال همین را میگوید که این استمرار اشغال خلاف حقوق بین الملل است و برای کشورها میآید مسئولیت و تعهد ایجاد میکند و رکن اصلی قضائی سازمان ملل متحد میگوید که کشورها نباید این وضعیت اشغال را به رسمیت بشناسند و نباید به رژیم اشغالگر کمک کنند و باید تلاش کنند که از نظر سازمان ملل به آن مرزهای ۱۹۶۷ برگردد، اما از زاویه فلسطینی نگاه کنیم که صاحب حق است و حتی سال ۱۹۴۸ هم غیر قانونی است.
بدی این است، ساختار موجود این است که متجاوز حاشیه امن تری نسبت به مظلوم یا قربانی دارد.
کشوری که اقدام متجاوزکارانه را انجام میدهد، کسی نمیتواند چیزی به او بگوید، اسرائیل اقدام متجاوزکارانه انجام میدهد، آمریکا بارها و بارها یمن و جاهای مختلف را مورد تجاوز قرار میدهد و کجا یک نهاد بین المللی میخواهد به اینها گیر بدهد و کشور ضعیفی یا کشور جهان سومی حتی یک اقدام خیلی کوچک انجام میدهد اتحادیه اروپا که کارهای نیست علیه او تحریم اعمال میکند و کجا اتحادیه اروپا علیه رژیم صهیونیستی، چرا فصل هفتم راجع به اقدامات رژیم صهیونیستی فعال نمیشود، چون قدرتی پشت رژیم صهیونیستی است که نوعی نابهنجاری یا بی هنجاری در حقوق بین الملل را تقویت میکند.
سوال: این کلیات آن نشاط گرفته از بی عدالتی است که در ترکیب شورای امنیت و سازمان ملل و کشورهای عضو دائم از حق برخورداری از سلاح اتمی برخوردار هستند یعنی مشروع برای شان برخورداری از این سلاح و به همان ترتیب حق ناعادلانه وتو برخوردار هستند به همین دلیل در ذیل آن آنهایی که تحت حمایت شان به نوعی باید از این حق برخوردار هستند و هر جا به نفعشان باشد طرفداری و هر جا به نفع شان نباشد طرفداری نمیکنند.
نژندی منش: همیشه عامل برای عمل صالح باشد، سازمان ملل متحد میخواهد دموکراسی ایجاد کند، اصلش این است که باید خودش مبتنی بر دموکراسی باشد، آیا سازمان ملل مبتنی بر دموکراسی است؟ اگر مبتنی بر دموکراسی باشد چرا باید رای یک کشور یا مخالفت یک کشور سرنوشت جامعه بین المللی را تغییر دهد، یعنی یک نفر دموکراسی نیست و عادلانه هم نیست پس نمیتواند به دنبال عدالت باشد.
منظورم این است که ما نیاز داریم به قواعد حقوق بین الملل ولی در عین حال ساختار بین الملل موجود ناعادلانه و ناکارآمد و غیر دموکراتیک است که باید به سمت اصلاح شان رفت.
سوال: در مسئله ترور آقای هنیه و شهادت ایشان معتقد هستید که جمهوری اسلامی ایران براساس همین مواد حقوقی که در جامعه بین الملل کاملا از حق دفاع مشروع برخوردار است؟
نژندی منش: بله با حقی که عرض کردم.
سوال: از نظر شما به لحاظ حقوق بین الملل این اقدام تروریستی چه ماهیتی دارد و به چه میزان دست جمهوری اسلامی ایران برای تنبیه و یک اقدام متقابل و یا به تعبیر دقیقتر خونخواهی دست جمهوری اسلامی ایران را باز میگذارد؟
عظیمی: این اقدام از چند جهت ناقض حقوق بین الملل محسوب میشود که حتما کارشناسان به آن پرداخته اند و من چند نکته را در این زمینه عرض میکنم.
بند ۴ ماده ۲ منشور سازمان ملل متحد تصریح میکند که اعضای سازمان ملل در تعقیب اهداف سازمان ملل اصول زیر را باید رعایت کنند که بند ۴ تصریح میکند در روابط بین المللی خود از توسل به تهدید و استعمال زور به تمامیت ارضی و استقلال سیاسی هر مملکت و به هر نحو دیگری که مغایر اهداف سازمان ملل متحد باشد خودداری کند
این اقدام در قلمرو جمهوری اسلامی ایران انجام شده است توسط رژیم صهیونیستی که این اقدام نقض صریح بند ۴ ماده ۲ منشور ملل متحد محسوب میشود و هیچ کس تردید ندارد در این زمینه، یک نکته دیگر ما در خصوص بحث تجاوز، یک قطعنامهای داریم تحت قطعنامه تعریف تجاوز که تا سال ۲۰۰۱ عملیات تروریستی و اقدامات تروریستی در ذیل مفاهیم تجاوز محسوب نمیکردند، حداقل ممکن است مطرح کرده بود، اما به شکل مدون ما چیزی نداشتیم، در سال ۲۰۰۱ یک قطعنامهای توسط شورای امنیت سازمان ملل صادر میشود تحت عنوان قطعنامه ۱۳۷۳ بعد از قضایای برجهای دوقلو که تروریست یک عمل تجاوزکارانه را اعمال میکنند و تروریست از مصادیق تجاوز اعلام و صریحا میگوید که اقدامات تروریستی تهدیدی علیه صلح و امنیت بین المللی محسوب میشود و بر حق ذاتی کشورها و افراد در دفاع از خودشان تاکید میکنند در این قطعنامه و بعد تصریح میکند که کشورها باید با این تهدید صلح و امنیت بین المللی با اقدامات لازم مبارزه کنند. یعنی تصریح میکند که با هر اقدام با چنین اقدامات تروریستی مقابله کنند.
شورای امنیت از کشورها میخواهد چنین اقداماتی با مبارزه با چنین اقداماتی همکاری با هم داشته باشند، ما میتوانیم با همین جبهه مقاومت یعنی کشور عراق، یمن، لبنان علیه رژیم صهیونیستی هم متحد شده و همکاری داشته باشیم و این همکاری عینا مطابق حقوق بین الملل است و نکته دیگری در این قطعنامه نوآوری و جدید است این است که تصریح میکند که هر کشور وظیفه دارد از سازمان دادن، تحریک کردن، یا مشارکت در اقدامهای تروریستی در کشور دیگر خودداری نماید.
قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل که در ذیل فصل هفتم مصوب میشوند برای همه کشورها لازم الاجرا هستند، در این قطنامه ۱۳۷۳ تصریح میکند که هر کشور وظیفه دارد از اقدام یا حتی مشارکت در اقدام تروریستی در کشور دیگر خودداری بکند.
برخورد نظامی ایران با رژیم صهیونیستی در مقام دفاع مشروع است
عظیمی: این دست اقدام رژیم صهیونیستی هم در زدن کنسولگری ما در سوریه، هم در هدف قرار دادن شهدای هستهای مان، هم در تمام اقدامات تروریستی دیگری، مثل زدن شهید فخری زاده همه مشمول این بند میشوند.
یعنی نقض این قطعنامه محسوب میشوند و حتی شورای امنیت مکلف کرده است که شورای امنیت وظیفه دارد که براساس فصل هفتم تشکیل جلسه داده و مثل سایر اقدامات تجاوزکارانه این اقدام را محکوم و خودش اجرا کند، با این ساختار اقتدارگرایانه سازمان امنیت عملا قادر به چنین کاری نیست.
وقتی عملی تجاوزکارانه محسوب شد، عنصر دفاع مشروع مقابلش فعال میشود، عنصر دفاع مشروع در ماده ۵۱ منشور ملل متحد تصریح شده است به عنوان حق ذاتی کشورها شناخته و دیده شده است، نوع دفاع کشورها در مقابل یک اقدام تروریستی چیست، وقتی کشوری به کشور دیگر به حاکمیت یا سرزمین یک کشور حمله کند، نوع دفاع مشروع این است که نیروهای مسلح مقابلش قرار گرفته و مانع حرکت تجاوزکارانه شده و به کشور خودش برمی گردانند، یک اقدام تروریستی رویه بین المللی در برخورد با آن چیست، باید ببینیم که قطعنامه ۱۳۷۳ صادر شد ایالات متحده آمریکا چه جوری با القاعده وارد عمل شد و یک رویه براساس آن وجود دارد که آمریکا به کشور افغانستان حمله کرد و به عنوان دفاع مشروع که القاعده را نابود کند و بن لادن را به هلاکت رساند و بر آن چه گفته شد، جسدش به دریا انداخته شد و دفاع در مقابل تروریست میشود که کشور قربانی تروریست میتواند تمامی هم ّخودش را بر این قرار به کار گیرد که ریشهها و منبع تروریست را نابود کند و مجازات لازم را برای کشوری که دست به این اقدام زده است، پیش بینی کند و انجام دهد که دیگر دست به چنین کاری نزند، دفاع مشروع این مفهوم را پیدا میکند و حتی ما این حق را داریم با تمامی قدرت به رژیم صهیونیستی به گونهای حمله کنیم که مجازات کنیم بنیامین نتانیاهو، دستور دهندگان و اقدام کنندگان که این حداکثرش است.
برخی میگویند که این اقدام مقابله به مثل است، نخیر در مقام دفاع مشروع محسوب میشود و دفاع مفهومش این است که تجاوز را از بین ببرید، تا چه زمانی، ماده ۵۱ میگوید تا زمانی که شورای امنیت سازمان ملل وارد شود، که وارد نمیشود و وقتی شورای امنیت وارد نمیشود، کشور قربانی این حق ذاتی را دارد که دفاع را باتمام قدرت در غالب یک اقدام تمامی که بتواند منشاء تروریست را از بین برده و کاری بکند که دیگر امکان اقدام تروریستی فراهم نشود. این حداکثر کار مشروعی است که ما میتوانیم انجام دهیم که نوعش را و چگونگی آن را مسئولان کشور تعیین خواهند کرد.
سوال: از شما سپاسگزارم که خیلی جامع و مانع و کامل فرمودید راجع به ظرفیتهایی که در حقوق بین الملل وجود دارد برای کشوری که مورد تجاوز قرار میگیرد.
خانم دکتر از مجموع با توجه به این ظرفیتهایی که در نظام حقوق بین الملل وجود دارد، اما جایی که به هر حال یک اقدام تروریستی انجام میشود، تروریستی دولتی انجام میدهد که یک رژیمی پشت این ماجراست، یک مقدار شفافتر بیان شود که ما چه میزان ملزم هستیم در مقابل یک رژیمی به هیچ یک از این اصول پایبند نیست، ما کاملا براساس حقوق و موازین بین الملل عمل کنیم؟
امین زاده: یک نکته که باید به آن توجه کنیم این است که تمام الزامات حقوق بین المللی مربوط به رابطه دو دولت است، دو دولت مشروعی که براساس موازین مشروع حقوق بین الملل تاسیس شدند، اگر یک دولتی را ما اشغالگر میدانیم اصلا موجودیت آن را به لحاظ قانونی و عرف بین الملل به هیچ عنوان اعتباری برای آن قائل نیستیم، بنابراین این دولت اصلا ملزم هستیم که قواعد بین الملل را جلوی آن رعایت کنیم، این یک نکته است، بسیاری از همکاران ما در رشته حقوق بین الملل میگویند که اشغالگر است، دولت دو جوره مبتنی بر اسلوب بین المللی به وجود نیامده است یک قطعنامه ۱۸۱ بوده است، سال ۱۹۴۸ میلادی که آمدند سرزمین فلسطین که دست شورای قیمومیت بوده است و برمی گردانند به فلسطینیها و آمدند آن جا تقسیم کردند و حدودا ۵۶ درصد را به اسرائیلیها داده اند و ۴۴ درصد هم به فلسطینیها دادند ولی امروزه چند درصد دست فلسطینی هاست، ۱۳ درصد، در کرانه باختری و در نوار غزه، آیا این رژیم، رژیم اشغالگر که در خصوص مناطق اشغالی ۱۹۶۷ به بعد شاید حدود ششصد قطعنامه سازمان ملل، مجمع عمومی سازمان ملل داریم، قدرت اشغال، دولت اشغالکر که در متن قطعنامههای سازمان ملل است، ولی ما میگوییم از سال ۱۹۴۸ این اشغالگر است بنابراین وقتی کسی اشغالگر است و همان عملیات هفت اکتبر علیه اشغالگر بوده است، نه تجاوزی است، نه حملهای بوده است از طرف حماس، فقط دفاعی بوده است برای آزادی بخشی و کار آزادی بخشی اتفاق افتاده است بنابراین ما حتما اینها را باید تفکیک کنیم که اسلوب و قواعد بین المللی راجع به کدام نظام.
سوال: در این شرایط الزامی نیست که بخواهیم در چارچوب حقوق بین الملل رفتار کنیم؟
امین زاده: رفتاری که با اشغالگر داریم، باید تا رفع کانون، تا رفع اشغال، این که تا کجا، تا شورای امنیت بیاید آن مال دولتهای دوجوره و مشروع بین المللی است.
سوال: این جا دست شما را کاملا باز گذاشته است.
امین زاده : این نظریهای است که خیلی اساتید بر این باور هستند که وقتی اشغالگر است همه نضهتهای رهایی بخش را براساس پروتکل ۱۹۷۷ الحاقی به کنوانسیونهای ژنو ۱۹۴۹ باید همه کشورها به نهضتهای آزادی بخش باید کمک بکنند و آن که کمک نمیکند جنایت انجام داده است، حالا شما ببینید ۵۰ بار قیام و قعود در کنگره آمریکا انجام میشود و آیا واقعا براساس قواعد بین المللی است که در آمریکا اتفاق میافتد؟ در صورتی که باید مردم، اگر مردم، حالا مردم به قول رهبر معظم انقلاب دانشجویان آمریکایی و بسیاری از کشورهای اروپایی در جای درست تاریخ ایستاده اند و دارند از قربانیان حمایت میکنند.
ولی آنجا وقتی کسی مسبب قتل چند ده هزار غیر نظامی هست، به هیچ اصلا نقش نظامی ندارند، وقتی تشویق میشود همه اسناد بین المللی نقض میشود ولی هیچ کس نیست بگوید، چون در واقع جای ترور و جای قربانی هی اینها جابه جا میشود.
اگر چنین اقدامی راجع به آقای هنیه اتفاق افتاد در تهران در یک کشور اروپایی انجام میشد، در آمریکا انجام میشد، چه واکنشی نشان میدادند آن کشورها، سازمان ملل چه واکنشی نشان میداد، فقط مقایسه کنند و ببینند جمهوری اسلامی ایران در کجاست و چه کاری میتواند انجام دهد.
سوال: اصلا ماهیت مقابله ما با این رژیم متفاوت است و رژیم اشغالگری را مقابل خودمان داریم که ذیل نظامات بین المللی قرار نمیگیرد.
نژدی منش: خود رژیم اشغال وقتی صحبت میکنیم، چه کنوانسیونهای ژنو و چه پروتکلها و قواعد مربوط به اشغال ما باز از حقوق بین الملل صحبت میکنیم و نمیتوانیم خارج از حقوق بین الملل باشیم و مردمان سرزمین اشغالی حق مقاومت که برای شان ایجاد میشود و کشورها میتوانند از آنها حمایت کنند، خود این برگرفته از حقوق بین الملل است.
سوال: بین الملل است ولی حقوق بین المللی که راجع به دولتها صحبت میکند، آن جا نیست حقوق بین المللی است که راجع به اشغالگر صحبت میکند.
نژدی منش: بله صحبت میکند که شما راجع به یک اشغالگر این گونه باید رفتار کنید، مثلا دیوان بین المللی دادگستری مشخص میکند، ۵ یافته دارد در این نظریه مشورتی اخیرش، یکی اش این است که دولتها نباید این وضعیت اشغالی را به رسمیت شناخته و کمک کنند به اسرائیل که بخواهد این وضعیت را ادامه دهد، این را حقوق بین الملل میگوید و این ظرفیت در دل حقوق بین الملل است که باید از این استفاده کنیم و کشورهای اسلامی این بهترین فرصت است، برای این که بخواهند از آن حالت انفعال خارج شوند و این جا میبینیم که از نظر ایدئولوژیک یک وحدت بین سنی و شیعه است که باید کشورهای اسلامی در سمت درست تاریخ ایستاده علیه اشغالگر قیام کنند و سازمان کنفرانس اسلامی باید الان وارد عمل شده و کشورهای اسلامی که رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناختند باید سفیرشان را اخراج کنند و سفرای خودشان را برگردانند.
امروز سفارت ترکیه درتلاویو پرچمش را نیمه افراشته کرد، بلافاصله.
سوال: خیلی هم اعتراض کردند.
نژدی منش: بله اعتراض کردند که اگر میخواهید اعتراض کنید بلند شوید بروید پیش اردوغان خودتان، نشان میدهد کشورهای اسلامی اگر با هم متحد باشند این جسارت و گستاخی را از رژیم صهیونیستی و حتی از آمریکا نخواهیم دید.
امارات و قطر و چند تا کشور دیگر اسلامی خوب محکوم نکردند این واقعه را و این ضعف برمی گردد به کنشگران و نه قواعد بازی، درست است یک ضعفهایی در قواعد بازی است ولی ظرفیتهایی است که میتوانیم از آنها استفاده کنیم و به قول مولانا گرتو با بد بد کنی پس فرق چیست، اگر ما بخواهیم همان راهی که رژیم صهیونیستی میرود برویم، پس بین ما و یک رژیم کودک کش چه خواهد بود.
سوال: این را که در نفی اقدامات حامل خونخواهی نفرمودید؟
نژدی منش: اقدامات باید فقط روی گزینه نظامی تاکید نکنیم و یک بستهای که متضمن اقدامات متعدد باشد، دیپلماتیک باشد، حقوقی، حقوقی سخت و حقوقی نرم باشد، همه این را در کنار هم قرار داده تا بتوانیم دستاورد خوبی داشته باشیم.